توضیحات درباره کتاب
خلاصه
کتاب «مبانی رفتار اخلاقی و حقوقی دولتها در اسلام» کوشیده است تا تبیین نماید:
رعایت اصول و قواعد اخلاقی و حقوقی جز آرمانها و آرزوهای مشترک همه انسانها در طول تاریخ حیات بشر بوده است. انبیا و اولیاء و به تبع آنان؛ اندیشمندان و فیلسوفان جهان در گسترش اصول اخلاقی و تبیین مباحث حقوقی سهم بسزائی داشته اند. از میان ادیان الهی شریعت اسلام با نگاهی فراگیر نظام حقوقی – اخلاقی منسجم و هم آهنگ با فطرت و طبیعت انسانها را ترسیم نموده است؛ و همگان را به رعایت اخلاق و مقررات دینی در مناسبات انسانی و اجتماعی فراخوانده است. دولتها اصلی ترین اعضای جامعة جهانی مانند اشخاص حقیقی در تعامل و ارتباط با یکدیگر هستند و از همین روست که باورهای دینی دولتها در شکل گیری رفتارهای آنان تأثیر دارد. اسلام به عنوان مکتب توحیدی دارای نظام اخلاقی و حقوقی است؛ آموزههای دینی اسلام که از منبع وحی منبعث شده اند رفتارهای افراد و دولتها را سامان داده است. وفای به عهد و پایبندی به قراردادهای نوشته و نانوشته مبنای نظم اجتماع و نظام بین المللی است؛ قرآنو سنت مهمترین منبعی است که همگان را به التزام به به قراردادهای منعقد شده میان دولتها امر فرموده است. از میان قواعد و مقررات بین المللی منع توسل به زور و جلوگیری از برافروختن آتش جنگ از اهمیت بیشتری برخوردند. اسلام مخالف جنگ است؛ و منادی سِلم و صلح و همزیستی برای همه بشریت و امنیت بین المللیمی باشد و از آنجاکه صلح در پرتو عدالت استقرار می یابد؛ رفتار عادلانه از اهداف دولت اسلامی است.
اصل در روابط دولت ها مبتنی بر صلح است، و برای جلوگیری از بروز جنگ و خشونت با گفتگو و مدد جستن از راه حلّ های حقوقی و سیاسی اختلاف ها را برطرف نموده تا هرچه سریعتر اختلاف ها خاتمه یافته ریشه منازعات قطع گردد؛ و انسانها در فضای صلح و صفا، عدالت، مهرورزی بر سراسر عالم رشد نمایند. اما در صورت بروز اختلاف میان دولتها و وقوع جنگ، قواعد بشردوستانه باید در طول جنگرعایت شود و نباید جنگ بهانه ای برای چشم پوشی از اصول اخلاقی و حقوقی شود.