توضیحات درباره کتاب
کتاب حاضر از متن انگلیسی با عنوان Youth without youth ترجمه شده است.
"جوانی بدون جوانی" داستان زندگی یک زبان شناس رومانیایی به نام دومنیك (تیم راث) است که می ترسد، در تنهایی بمیرد و کارش را ناتمام بگذارد. او سعی دارد خودکشی كند اما به طور اتفاقی صاعقه یی به او اصابت می کند و نه تنها زنده می ماند بلکه به طرز ناباورانه یی دوباره جوانی اش را باز می یابد. موهای سرش مشكی می شود، دندان های جدیدی درمی آورد، پوستش دوباره شاداب می شود و سلامتی و جوانی اش را باز می یابد. در این میان او حتی قدرت های عجیبی پیدا می كند از جمله اینكه برخی زبان های ناشناخته را درك می كند، با همزادش رابطه برقرار می كند، در خواب واقعیت را پیش بینی می كند و كتاب ها را بدون خواندن می فهمد. او مورد توجه ارتش آلمان که رومانی را اشغال كرده اند، قرار می گیرد. آلمان ها می خواهند از او برای آزمایشات شان استفاده کنند. دومنیک به سوئیس می گریزد و به دنبال ادامه تحقیقاتش درباره منشاء زبان ها می رود. جنگ به پایان می رسد، دومنیک با دختر جوانی به نام ورونیكا بر خورد می كند كه او را به یاد لورا (الکساندرا ماریا لارا) معشوق قدیمیش می اندازد. دختر جوان هم بر اثر اثابت رعد و برق با حلول روح یك زن متعلق به زمان باستان در جسم خود روبرو می شود، دومنیك به همراه ورونیكا به هند می رود. در آنجا به وسیله ورونیكا یکسری معجزات می بیند که گاهی از حد رویا هم فراتر می رود و بعد دوباره به همان خیابان برمی گردد و . . .